دغدغههایی در دل آتش/ درخواستهای آتشنشانان برای بیمه، سختیکار و بازنشستگی
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۱۶۲۹
آتشنشانانی که همواره در حوادث و مشکلات رخ داده در سطح شهر به یاری حادثهدیدگان رفتهاند، خودشان نیز چالشها و مشکلاتی دارند که توجه به آنها به بهانه روز آتشنشانی و ایمنی میتواند بر کیفیت کار و انگیزه آنان تاثیرگذار باشد؛ یکی از این چالشها موضوعات مربوط به بیمه، بازنشستگی و سختگی کار آتشنشانان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، هفتم مهر ماه سال ۱۳۵۹ و در نخستین روزهای شروع جنگ میان ایران و عراق بود که پالایشگاه آبادان از سوی دشمن مورد حمله هوایی قرار گرفت. پس از این اتفاق آتش نشانان برای اطفای حریق وارد عمل شدند که ناگهان بار دیگر این پالایشگاه از سوی دشمن بعثی بمباران شد و شماری از آتشنشانان حاضر در این عملیات به شهادت رسیدند. همین رویداد هم بهانهای شد تا حدود ۲۰ سال پس از این اتفاق یعنی در سال ۷۹ ستاد هماهنگی امور ایمنی آتشنشانی کشور پیشنهاد نامگذاری هفتم مهر به عنوان روز ملی آتشنشانی و ایمنی را ارائه دهد، روزی که در نهایت مورد تصویب قرار گرفته و از آن سالها تا کنون هفتم مهرماه به نام روز آتشنشانی شناخته میشود.
حالا هفتم مهرماه به بهانهای برای تکریم آتشنشانان و قدردانی از تلاش و زحمات آنان بدل شده است. این بهانه اما صرفا برای گفتن از رشادتها و ایثارگریهای آتشنشانان در سراسر کشور نیست و فرصت خوبی است تا در کنار تکریمها و تعریفها برخی از مشکلات آنان نیز مورد واکاوی قرار گرفته و راهحلی برای آن پیدا شود. شرایط شغلی، یکپارچه نبودن آتشنشانی در کشور، نبود سیاست واحد در قبال شغل آتشنشانی، تفاوت در حقوق و مزایا، کمبود برخی از امکانات و تجهیزات، سختی کار، آسیبهای روحی ناشی از کار و ... از جمله همین مشکلات است. خبرنگار ایسنا اما به مناسبت هفتم مهرماه و روز آتشنشان به سراغ مشکلی چندین ساله برای آتشنشانان رفته است، مشکلات مربوط به بیمه و خدمات درمانی این افراد که سالهاست دستکم به یکی از دغدغههای آتشنشانان بدل شده است.
تفاوت در نوع بیمه آتشنشانان و تاثیر آن بر بازنشستگیبیمه آتشنشانان، مسالهای است که سالهاست درباره آن صحبت شده اما همچنان به این مطالبه بسیاری از آتشنشانان رسیدگی نشده است. به گفته یکی از مدیران پیشین آتشنشانی تهران، «شرایط بیمه آتشنشانان به این ترتیب است که آتشنشانان در برخی شهرها به دلیل اینکه تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی قرار دارند با ۲۰ سال سابقه خدمت بازنشسته میشوند اما در شهر تهران آتشنشانان پس از ۲۵ سال خدمت میتوانند با ۳۰ روز حقوق بازنشسته شوند. به عبارتی تفاوت صندوق بیمهای آتشنشانان موجب شده است که سنوات و سختی کار آنها به صورت یکسان محاسبه نشود. همچنین بر اساس شرایط استخدامی که آتشنشانان دارند بیمه گروه بزرگی از آتشنشانان بیمه شهرداری تهران و بیمه گروهی دیگر بیمه تامین اجتماعی است. تقریبا از اواسط دهه ۹۰ بیشتر آتشنشانان استخدامی که جمعیت آنها حدود هزار نفر است بیمه تامین اجتماعی شدند و حالا حدود ۴۰۰۰ آتشنشان دیگر بیمه شهرداری هستند. آنهایی که بیمه تامین اجتماعی هستند تقریبا دغدغهای در این زمینه ندارند و میتوانند پس از ۲۰ سال خدمت با ۳۰ روز حقوق بازنشسته شوند. اما سختی کار به گروهی از آتشنشانان که بیمه آنها با شهرداری تهران است، بر اساس مقررات و ضوابطی که حاکم است، با پنج سال سنوات ارفاقی به آن ها تعلق میگیرد. یعنی اگر ۲۰ سال خدمت کنند با حدود ۲۵ روز حقوق بازنشست می شوند.»
درخواست برای تغییر بیمه آتشنشانان به تامین اجتماعییک آتشنشان فعال در سازمان آتشنشانی تهران که سابقه بیش از ۱۵ سال خدمت را دارد، معقتد است که باید از تجربه آتش نشانان پیشکسوت استفاده شود، او درباره تغییر مقررات و بیمه آتشنشانی تهران از بیمه شهرداری به بیمه تامین اجتماعی به ایسنا میگوید: «آتشنشانها به دنبال این هستند که هر چه زودتر بیمه آتشنشانان زیرمجموعه تامین اجتماعی شود تا بتوانند از قانون مشاغل سخت و زیانآور استفاده کنند. در حال حاضر بیمه بسیاری از ما آتشنشانها زیرمجموعه تامین اجتماعی نیست و به همین دلیل نمیتوانیم از این قانون استفاده کنیم. البته من معتقد نیستم که تمام آتشنشانان باید با ۲۰ سال سابقه کار بازنشسته شده و از سازمان جدا شوند، من به عنوان کسی که چندین سال است کار می کنم با خودم میگویم که شهر نیاز به ایمنی دارد و این ایمنی به دست نخواهد آمد مگر اینکه آتشنشانان با سابقه را با انگیزههای خوب در سازمان نگه داریم و از آنان کمک بگیریم.»
او ادامه میدهد: «درست است که آنها باید بعد از مدتی از بدنه عملیاتی جدا شوند اما در اغلب نقاط دنیا از بدنه سازمانی جدا نمیشوند؛ من فکر میکنم برخی از آتشنشانان ما به دلیل برخی بیتوجهیها انگیزه خود را از دست دادند و به همین دلیل بیشتر به دنبال این هستند که زودتر بازنشسته شوند. رفتن نیروهای با تجربه از سازمان به ایمنی شهر آسیب میرساند. یک آتشنشان در سالهای اولیه شغل خود به صورت مدام در حال یادگیری است و بعد از چند سال به مرحلهای میرسد که در موضوع ایمنی صاحب نظر خواهد شد. اگر او همان موقع که به این موقعیت میرسد فضا را رها کند شهر فرصت خود را از دست خواهد داد و به نتیجه نخواهد رسید.»
وی تاکید میکند: «نظر من این است که آتشنشانان زمانی که تجربه لازم را کسب میکنند باید همچنان به فعالیت خود ادامه دهند اما ما باید با امتیازاتی مثل افزایش حقوق و مزایا و تشویقاتی مانند همین شرایط بیمهای و ... آنها را حفظ کنیم. بسیاری از افرادی که از بدنه آتشنشانی جدا میشوند همچنان کار می کنند و کمتر کسی پیدا میشود که بعد از بازنشستگی در خانه نشسته و استراحت کند. حتی در سایر نقاط دنیا نیز آتشنشانان بعد از اتمام زمان فعالیتشان در آتشنشانی، فعالیت خود را به عنوان مشاور یا مشاغلی از این دست ادامه میدهند. ما باید انگیزههای شغلی ایجاد کنیم و شرایط از نظر حقوق و پشتیبانی قوی شود تا آتشنشان رغبتی به ماندن داشته باشد. واقعیت امر این است که بیشتر از بیمه مباحث رفاهی مثل مسکن، سفر، تغییرات شیفت و.. اهمیت دارد. مثلا نوبت کاری شیفت در اقصی نقاط دنیا متفاوت است و اگر کسی متاهل است بتواند روزها بیشتر و شبها کمتر شیفت باشد. اما به هر حال بیمه تامین اجتماعی مطالبه بسیاری از آتشنشانان است که باید به آن توجه شود.»
این آتشنشان ادامه داد:« اگر بیمه ها به سمت تامین اجتماعی شدن برود و بحث کشوری شدن درباره مشاغل سخت مطرح شود آتشنشانان میتوانند با ۲۰ سال سابقه بازنشسته شوند. البته که حالا با ۲۵ سال سابقه میتوانند به صورت اختیاری درخواست دهد و بازنشست شود اما برای اینکه ۲۰ سال بازنشست شوند باید وارد ساختار تامین اجتماعی شوند. بر اساس ساختار بیمه شهرداری فرد پس از ۲۵ سال کار میتواند بازنشسته شود.»
تاخیر پنج ساله در بازنشستگی آتشنشانان تهرانیموضوع تاخیر در بازنشستگی آتشنشانان، پیش از این از سوی مدیرعامل پیشین سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران نیز مطرح شده بود، مهدی داوری در این خصوص به ایسنا گفته بود: «بر اساس قانونی که آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران تبعیت میکند آتش نشانان تهرانی میتوانند با حدود ۲۵ سال خدمت و با ۳۰روز حقوق بازنشسته شوند. این در حالی است که برخی دیگر از استانها از قانونی که در مجلس مصوب شده تبعیت میکنند که شامل بیمه تامین اجتماعی میشود. بر همین اساس آتش نشانان برخی از استانها که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند از ۱۰ سال سنوات ارفاقی استفاده میکنند و میتوانند با ۲۰سال خدمت و ۳۰ روز حقوق از سیستم بازنشسته شوند.»
مدیرعامل وقت سازمان آتشنشانی تهران گفته بود: «آتشنشانان تهرانی نیز سختی کار دارند اما بر اساس قانونی که آتش نشانی تهران از آن تبعیت میکند و آن هم مصوب دولت است ، سنوات آتشنشانان تهرانی پنج سال درنظر گرفته شده است.»
داوری همچنین به موضوع یکسان سازی این قانون نیز اشاره کرده و گفته بود که«در شورای عالی استانها این موضوع مطرح شده و قرار بود که از سوی شورای عالی استانها لایحه ای به مجلس ابلاغ شود تا آتش نشانی تهران را هم مثل تامین اجتماعی در نظر بگیرند. شهرداری صندوق بازنشستگی خود را دارد و اتش نشانان تحت پوشش آن صندوق هستند. این موضوع نیاز به قانونی دارد که این صندوق هم شرایط مشابهی داشته باشد. پیگیر محقق شدن این موضوع هستیم که انشالله تغییری مثبت خواهد بود.»
با وجود آنکه بیش از دو سال از مصاحبه مدیرعامل وقت آتشنشانی تهران گذشته، اما همچنان به نظر میرسد که این موضوع یکی از دغدغههای جدی آتشنشانان در تهران بوده و باید پیگیریها در این خصوص ادامه پیدا کند. موضوعی که یک آتشنشان بازنشسته نیز به آن اشاره کرده به ایسنا میگوید:« من با پنج سال تاخیر بازنشسته شدم، یعنی اگر قرارداد بیمهای من با تامین اجتماعی بود، میتوانستم پنج سال زودتر بازنشسته شوم.»
او درباره اقداماتی که پیشتر در خصوص تغییر بیمه آتشنشانان از شهرداری تهران به بیمه تامین اجتماعی انجام شده بود، نیز میگوید: « شاید مدیران جزئیات بیشتری را بدانند، اما آنچه که به ما اعلام شده این بود که طی سالهای گذشته گفته شد که تلاشهایی صورت گرفته که بیمهها یکسان سازی شود، حتی گفته شد که طرحی به شورای عالی استانها برده شده و مصوب شده و در سال ۹۹ به صورت طرح به مجلس شورای اسلامی نیز ارسال شد اما گویا با اینکه مصوبه بود مجلس هیچگاه آن را در دستور رسیدگی خود قرار نداده است. طبق پیشنویسی که آن زمان در اختیار برخی از آتشنشانان قرار گرفته بود، در آن طرح پیشنهاد شده بود که تمام بیمهها و نه فقط آتشنشانی تهران، هر آتشنشانی با هر بیمهای که دارد شرایط مشابه بیمه تامین اجتماعی برایش فراهم شود که متاسفانه گویا به نتیجه نرسیده است.»
مجلس به بازنشستگی آتشنشانان ورود کنداین آتشنشان پیشکسوت تصریح میکند:« از ما گذشت اما امیدوارم که مجلس این موضوع را برای دیگر آتشنشانان هم که شده در دستور کار قرار دهد.» او درباره برخی نظراتی که معتقد است باید امکاناتی فراهم شود تا آتشنشانان در ساختار سازمان مانده و بتوان از تجربیات آنان استفاده کرد، نیز گفت:«من خودم هم با این نظر موافقم اما خب یکسان سازی بیمهها مطالبهای است که سالهاست مطرح میشود. در حقیقت زود جدا شدن آتشنشانان، برای خودشان خوب است چرا که زودتر از این شرایط جدا میشوند و به زندگی خود میرسند و سلامت خود را بیشتر حفظ میکنند اما این میتواند موجب شود که سازمان زود نیروهای متخصص را از دست بدهد چرا که در تمام دنیا تخصص نقش مهمی را در شغل آتشنشانی دارد. اما این دو موضوع را نباید با هم قاطی کرد و مثلا بگوییم که چون میخواهیم نیروهای متخصص و باتجربه در سازمان بمانند پس سختی کار آنها را پیگیری نمیکنیم. ماندن در سازمان باید با انتخاب و اختیار خود افراد باشد.»
او ادامه میدهد: «در واقع آتشنشان هر چه قدیمیتر باشد تجربیات بیشتری را به دست میآورد و این برای یک سازمان سرمایه است. اینکه بتوانند شرایط معیشتی را طوری فراهم کنند که فرد کمتر طالب جدا شدن از سیستم باشد میتواند تاثیر گذار باشد البته به صورت مطلق هم نمیتوان گفت و ممکن است بسیاری از پرسنل حتی در شرایط خوب رفاهی هم تصمیم داشته باشند از سازمان جدا شوند، اما این موضوع میتواند به عنوان یک حق انتخاب مطرح شود.»
داوود براتی - از معاونین سابق سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران- نیز در گفتوگو با ایسنا درباره سختی کار آتشنشانان و مشکلات بیمهای آنها اظهار میکند: «در تمامی کشورها برای حفظ شرایط جسمانی و آمادگی روحی و روانی آتشنشان که بتوانند در صحنههای متفاوت حاضر شده و جان آدمها را نجات دهند، به آنها توجه خاص میشود. ویژگی شغلی این افراد را اگر بخواهیم خلاصه بگوییم این است که آتشنشانان در بدترین شرایط محیطی وارد عملیات میشوند. آنها در ساختمانها، کارخانجات، صنایع مختلف و اماکنی حاضر میشوند که خود در معرض بسیاری از آسیبها و تبعات شرایط محیطی است. در مشاغل سخت تعریف شده است که یکی از فاکتورهای آلودگی محیط، شرایطی است که در آن امکان وقوع سانحه و تصادف و. امکانپذیر باشد، آنچه که در قانون از احتمال آن گفته شده در واقع محل کار آتشنشانان است و این افراد همواره در چنین اماکنی حضور دارند.»
او ادامه میدهد:«من از اوایل انقلاب آتشنشان بودم و درجههای متفاوتی را طی کردم و آخرین سمت من معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران بود. تحقیقاتی سال های آخر خدمت انجام دادم و متوجه شدم که در تمام دنیا آتشنشانی شغل پرخطر است اما در ایران به مراتب شاید شرایطشان بدتر است چرا که متاسفانه بسیاری از اماکن، تاسیسات، صنایع و... در کشورما با استانداردهای روز ایمنی و حفاظت ساختمان ها در برابر حریق و حوادث فاصله زیادی دارد. این بر شغل آتشنشانان تاثیر میگذارد و شغل آنان پرریسکتر و پرخطرتر میشود. میتوان گفت آتشنشانان ما به نسبت آتش نشانان بسیاری از کشورها مقابل ریسک بیشتری قرار دارند»
ضرورت پوشش بیمهای کامل آتشنشانانبراتی ادامه می دهد: « به یاد دارم در دهه ۸۰ که در سازمان بودم پرونده پزشکی پرسنل آتش نشانی را بررسی کردیم و برای من جالب بود که میانگین عمر آتش نشانان از متوسط عمر مفید یا شانس زندگی آن ها کمتر بود. یعنی بر اساس سوابق آتش نشانانی که فوت کرده بودند متوجه شدیم که میانگین عمر آن ها کمتر از ۶۰ سال است و آسیبهای بیشتری هم به آن ها وارد میشود. با توجه به آسیبهای بسیاری که آتشنشانان با آن روبهرو هستند بیمه آن ها باید کامل باشد تا آتش نشان با اطمینان به پوشش بیمهای خودش آمادگی داشته باشد که در صحنههای متفاوت خود را به خطر بندازد. اگر اینکار را انجام ندهیم شاید خطاهای انسانی هم افزایش پیدا کند. آتش نشانان باید آنقدر از شرایط جسمانی، روحی و روانیشان حمایت شود که در شرایط حریق و حادثه بتوانند موثرتر عمل کنند. در واقع من معتقدم علاوه بر خدمات کامل درمانی باید خدمات سلامت روان آتشنشانان نیز تحت پوشش بیمه قرار بگیرد».
این آتشنشان بازنشسته اظهار میکند: « آتشنشان تمام روز های کار خود را در جنگ با آتش و حوادث مختلف میگذرانند که امکان دارد آسیبهای بسیاری برایشان رخ دهدد. حتی زمانی که یک آتشنشان در خانه است و زنگ خانه به صدا در میآید گاهی تصور میکند زنگ آتشنشانی است و باید با شتاب به سمت حادثه برود. خود من این تجربیات را داشتهام و به عنوان یک آتشنشان می توانم بگویم که آتشنشانان در شرایط متفاوت شغلی در معرض تبعات روحی و روانی هستند. همانطور که در دنیا و کشور خود به این نتیجه رسیدیم که آتش نشانی شغلی پر ریسک است پس باید آتش نشان را حمایت کنیم. این درواقع یک تلاش تیمی است و اگر همه نهادهای مرتبط همپوشانی درستی در ارائه خدمات و حمایت از این افراد، نداشته باشند و اقدامات لازم را انجام ندهند میتوانیم لطمه ببینیم.»
وی با بیان اینکه رسیدگی به شرایط آتشنشانان، سرمایهگذاری است میگوید: « امیدوارم کسانی که نگاهشان به آتشنشانی و ضرورت حمایت از آنها کامل نبوده یک لحظه خودشان را به جای آتشنشانان بگذارند و ببینند که آیا خودشان میتوانند جایی که همه فرار می کنند دل به حادثه بزنند یا خیر؟ آتشنشانان امتیاز ویژه یا چیزی اضافه نمیخواهند، آن ها حق خود را می خواهند تا وظیفه خود را به خوبی انجام دهند.»
براتی درباره ضرورت تغییر بیمه آتش نشانان به تامین اجتماعی نیز میگوید: « به نظر من اگر بیمه تامین اجتماعی پوشش بهتری دارد. پیشنهاد من این است که بهترین شرایط بیمه ای حق این آتشنشانان است که در دوران خدمت دائما در معرض انواع آسیب و مخاطرات شغلی قرار دارند.»
سلامت روان آتشنشانان و خانوادههایشان تحت پوشش بیمه قرار بگیردفاطمه بابایی، روانشناس هم به مشکلات روانی که آتشنشانان در معرض آن قرار دارند، اشاره میکند و به ایسنا میگوید: « آتشنشانان به سبب موقعیتهایی که در آن قرار گرفته و صحنههایی که با آن روبهرو بودهاند در معرض آسیبهای روانی زیادی قرار میگیرند؛ آنها ممکن است دچار وسواسها یا حساسیتهای زیادی شوند. اما نکته دیگری که کمتر به آن توجه شده، خانواده این افراد است، بعد حادثه پلاسکو میزان فشار روانی که بر خانواده آتشنشانان وارد شده بود، افزایش پیدا کرد و آنان هر لحظه منتظر بودند تا حادثهای تلخ در ماموریتها برای عزیزانشان رخ دهد. حالا هم همینطور است و خانوادهها در ماموریتهای آتشنشانی نگرانی زیادی درباره عزیزان خود که آتشنشان شدهاند، دارند.»
این روانشناس ادامه میدهد: « سالهاست که ما تاکید داریم که خدمات سلامت روان باید تحت پوشش بیمه قرار بگیرد، اما متاسفانه این اتفاق رخ نداده است. متاسفانه برخی از مسئولین تصور میکنند که مراجعه به روانشناس و جلسات تراپی یک اقدام غیرضروری یا اصطلاحا لاکچری است، در حالی که باید این تصور از بین برود. در مورد آتشنشانان و نیروهای امدادگر و ... هم این ضرورت بسیار وجود دارد. به همین دلیل پیشنهاد میکنم که حداقل در مورد آتشنشانان و دیگر امدادگران و البته خانواده آنان حتما شرایطی فراهم شود که پوشش بیمهای مربوط به سلامت روان نیز برای آنان مدنظر قرار بگیرد.»
بیمه آتشنشانی در خارج از تهران اعتبار ندارد!آتش نشان دیگری که نزدیک به ۲۰ سال سابقه ستادی و عملیاتی دارد نیز درباره شرایط بیمه و سن بازنشستگی آتشنشانان به ایسنا میگوید:« بیمه من، کارمندی یا همان بیمه شهرداری است. نوع دفترچه بیمه ما مدتی بد نبود اما حدود چهار یا پنج سالی است که فرانشیز ۱۰ درصد به آن اضافه شده است. چندسال قبل دست من دچار شکستگی شد که با وجود داشتن بیمه نزدیک به سه میلیون تومان هزینه کردم. نکنه دیگر مراکز طرف قرارداد با بیمه شهرداری است. بیمه ما شاید تا کرج و پردیس اعتبار داشته باشند، یا شاید اگر از دکتر یا بیمارستان فاکتور بگیریم مبلغ زیادی از آن را به ما برگردانند اما چیزی به نام بیمه شهرداری تهران خارج از تهران ارزش ندارد. یعنی اگر یک آتشنشان تهرانی به سفری در شیراز رفته و آنجا سرما خوردگی هم پیدا کند، بیمهاش ارزشی ندارد و در واقع جایی طرف قرار داد با این بیمه نیست.»
او ادامه میدهد: « یکی دیگر از مشکلات اصلی بچههای آتشنشان پایه حقوق آنهاست. الان یک رییس ایستگاه اگر بازنشسته شود پایه حقوقش به ۱۰ میلیون تومان میرسد. به احتمال زیاد یک رییس ایستگاه به دلیل سن و سالش خانوادهدار است و خب اگر خانه هم نداشته باید به سمت حاشیه شهر برود و زندگی کند. در بسیاری از مواقع حرف حقوق که میشود و دیگرانی که خارج از آتشنشانی رقم حقوق ما را میشنوند باور نمیکند. یعنی حقوق ما واقعا به اندازه یک شاگرد مغازه است.»
این آتشنشان می گوید: « تا جایی که می دانم میشود با ۲۰ سال اما حدود ۲۵ یا ۲۷ روز حقوق هم بازنشسته شد اما به نظرم این در حق آتشنشان ها اجحاف است و باید بشود با ۲۰ سال کار و ۳۰ روز حقوق بازنشسته شد تازه با آن وضعیت پایه حقوق باز هم چیز زیادی عاید آتشنشان بازنشسته نخواهد شد. آتش نشانی دومین شغل سخت دنیاست. به نظرم در این مدت اقدام خاصی انجام نشده است. به نظرم حقوق آتشنشان ها باید اصلاح شود چون واقعا خنده دار است که با مثلا ۱۷ سال سابقه کار و کارشناسی ارشد حکم حقوق من ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان باشد. دغدغه بعدی آتش نشانان هم مسکن است.»
مطالب پیشنهادی:
بازنشستگی آتشنشانان تهرانی با ۵ سال تاخیر!
ضرورت آغاز هویت بخشی به شغل آتش نشانی
از «یانقین» اطفائیه تبریز تا «۱۲۵» سازمان آتشنشانی!
بیمه، تنها یکی از مشکلاتی است که آتشنشانان با آن مواجه هستند، مشکلات دیگری مانند مسکن، میزان حقوق، شیفتها، ساعات کاری، لوازم و تجهیزات و ... همگی جزو مواردی است که آتشنشانان مطالباتی در مورد آن دارند که باید به آنها نیز توجه شود. اما خوب است که حالا که موضوع بیمه مطرح شده است، مدیران آتشنشانی و شهرداری تهران به همراه مدیران تامین اجتماعی شرایط لازم برای تغییر بیمه آتشنشانان را مورد بررسی قراردهند. اعضای مجلس شورای اسلامی نیز میتوانند با تصویب طرحها و لوایحی با محوریت یکسانسازی حقوق و مزایای آتشنشانان و حتی سازمانی واحد تحت عنوان آتشنشانی در کشور در حل این مشکلات موثر باشند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آتش نشاني شهرداري تهران شهر تهران سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران مجلس شورای اسلامی سازمان آتش نشانی تهران شهرتهران تهران سازمان تامین اجتماعی فاطمه بابایی روز آتش نشانی بازنشستگی آتش نشانان بیمه تامین اجتماعی روز حقوق بازنشسته آتش نشانان تهرانی آتش نشانان سازمان آتش نشانی ایسنا می گوید آتش نشانی تهران او ادامه می دهد آتش نشانان شهرداری تهران بازنشسته شوند آتش نشانان آتش نشانان آتش نشانان آتش نشانان تحت پوشش بیمه آتش نشانان بیمه شهرداری آتش نشانان آتش نشان ۲۰ سال سابقه آتش نشان بازنشسته شد آتش نشان تا آتش نشان ۳۰ روز حقوق یک آتش نشان آتش نشان ها آتش نشانی یکسان سازی شرایط بیمه سلامت روان قرار بگیرد قرار دارند ایمنی شهر شهر تهران ۲۰ سال سال خدمت استان ها سال هاست سختی کار شغل آتش بیمه ها بر اساس آسیب ها بیمه ای پنج سال سال ها ۲۵ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۱۶۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وابستگی صندوقهای بازنشستگی به بودجه دولت ناشی از چیست؟
کمک دولت به صندوق های بازنشستگی در یک دهه گذشته روند صعودی داشته به طوری که در سال جاری به رقم بی سابقه ۴۸۳ هزار میلیارد ریال رسید.
به گزارش مشرق، در ایران ۱۷ صندوق بازنشستگی فعال وجود داردکه چهار صندوق اصلی «سازمان تامین اجتماعی»، «صندوق بازنشستگی کشوری»، «صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان، عشایر»، «سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح» و ۱۳ صندوق صنفی و اختصاصی را شامل می شود. بر اساس برآوردهایی که در سال ۱۴۰۱ صورت گرفته است، این صندوقها در مجموع بیش از ۷۴ درصد از جمعیت کشور را پوشش می دهند.
در بین این صندوقها، سازمان تأمین اجتماعی با بیش از ۴۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر افراد (اصلی و تبعی) تحت پوشش در سال۱۴۰۱بزرگترین صندوق بازنشستگی کشور محسوب می شود که جهت تأمین حقوق و مزایای مستمری بگیران خود هنوز به کمک منابع بودجه نیاز پیدا نکرده است اما در مقابل صندوقهای بازنشستگی کشوری، تأمین اجتماعی نیروهای مسلح(لشکری)، کارکنان فولاد و کارکنان وزارت اطلاعات چهار صندوقی هستند که قادر به تأمین حقوق و مزایای حقوق بگیران خود با تکیه بر منابع داخلی خود نبوده و وابسته به بودجه سالیانه هستند.
سایر صندوقهای بازنشستگی را نیز نمی توان مستقل از بودجه دانست و بیشتر صندوقهای دستگاهی وضعیت مالی مناسبی نداشته و کمبود درآمد آنها از طریق دستگاه مادر (مانند سازمان صداوسیما و...) تأمین میشود. لذا برخی ارقام کمک به صندوقها به صورت شفاف در بودجه عمومی کشور ذکر نمی شود.
بروز بحران در صندوق های بازنشستگی امر پوشیدهای نیست موضوعی که سبب شده در یک دهه گذشته میزان کمک دولت به این صندوق ها رو به افزایش باشد؛ به گونه ای که بررسی میزان حمایت دولت از صندوقهای بازنشستگی در بخش دوم لایحه بودجه ۱۴۰۳ کل کشور نشان دهنده رشد ۳۶.۹ درصدی اعتبارات این بخش نسبت به قانون بودجه سال ۱۴۰۲ است.
اینکه چرا صندوق ها در تامین مالی خود با مشکل روبرو باشند، دلایل متعددی دارد که مهمترین آن کاهش نسبت پشتیبانی، تغییر هرم سنی و جمعیتی کشور و نیز بازنشستگی های پیش از موعد است.
کاهش نسبت پشتیبانی و وضعیت بغرنج صندوقها
یکی از شاخصهای مهم نمایانگر وضعیت ثبات و پایداری صندوقها نسبت پشتیبانی است. این شاخص برابر با نسبت تعداد بیمه شدگان اصلی به تعداد پرونده های مستمری بگیران است و در واقع وضعیت جریان مالی ورودی به جریان مالی خروجی صندوقها را نشان میدهد لذا هر چه این شاخص بزرگتر باشد آن صندوق از نظر درآمد و هزینه در نقطه مطلوبتری قرار دارد به این معنا که به ازای هر مستمری بگیر در صندوق افراد بیمه پرداز بیشتری وجود دارند.
بررسی آمارهای منتشر شده توسط سازمان تأمین اجتماعی نشان میدهد که روند تغییرات این شاخص در دو دهه اخیر برای این سازمان نزولی بوده و مقدار آن تا سال ۱۴۰۱ به حدود ۴ رسیده است. به عبارت دیگر در دو دهه اخیر به صورت مستمر نسبت درآمد حاصل از دریافت حق بیمه به هزینه پرداخت مستمری کاهش یافته است.
همچنین آمارهای منتشر شده از صندوق بازنشستگی کشوری به عنوان دومین صندوق بازنشستگی بزرگ کشور از نظر تعداد افراد تحت پوشش نشان می دهد که شاخص مذکور به عدد ۰.۵۵ در سال ۱۴۰۱ رسیده که کاملا گویای وضعیت بغرنج این صندوق است.
روند ۱۰ ساله نسبت پشتیبانی در صندوق بازنشستگی، کشاورزان روستاییان و عشایر نشان دهنده حرکت سریع آن به سمت وضعیتی نامطلوب است.
سایر صندوقهای بازنشستگی نیز از نسبت پشتیبانی مناسبی برخوردار نبوده و وضعیت مناسبی از نظر مالی ندارند؛ برای مثال طبق آخرین آمارهای در دسترس برای سال ۱۳۹۹ نسبت پشتیبانی صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح ۰.۸۳ و سایر صندوقها ۱.۱۰ است که نشان از وخامت پایداری مالی در این صندوقها دارد.
به نظر میرسد تنها صندوقهای وکلای دادگستری و بازنشستگی کشاورزان روستاییان و عشایر از نسبت پشتیبانی خوبی برخوردار میباشند که روند ۱۰ ساله نسبت مذکور در صندوق بازنشستگی، کشاورزان روستاییان و عشایر نشان دهنده حرکت سریع این صندوق به سمت وضعیتی نامطلوب است.
یکی از مهمترین دلایل بروز وضعیت وخیم نسبت پشتیبانی صندوق را میتوان در تغییر نامتوازن و سریع ترکیب سنی جمعیت به سمت سالمندی بیشتر جستجو کرد بالا بودن نرخ رشد جمعیت در یک دوره (دهه ۱۳۶۰) و کاهش این نرخ در دوره های بعدی باعث شده که به تدریج ترکیب سنی جمعیتی کشور از نظر سنی نامتوازن شود.
بر اساس گزارشهای مرکز آمار کشور در آبان ماه سال ۱۳۶۵ جمعیت سالمندان و میانسالان (۳۰سال و بیشتر) کشور ۲۸ درصد کل جمعیت بوده در حالی که در آبان ماه سال ۱۳۹۵ سهم جمعیت مذکور به حدود ۵۱ درصد از جمعیت کل کشور رسیده است. این عدد در سال ۱۴۰۰ به میزان ۵۷ درصد جمعیت کشور پیش بینی میشود. همچنین متوسط سنی جمعیت کشور از ۲۱.۷ در سال ۱۳۶۵ به ۳۱.۱ در سال ۱۳۹۵ رسیده است.
تغییرات جمعیتی با توجه به فقدان یک نظام تأمین اجتماعی چند لایه منسجم و کارآمد و نیز ساختار مالی صندوق های بازنشستگی در ایران که از نوع نظام تعادل منابع مصارف ۲ (PAYG) هستند باعث شده تا به صورت مستقیم و خیلی سریع بر صندوق های بازنشستگی آثار سوء خود را نشان دهد.
تحولات جمعیتی و عدم واکنش مناسب نسبت به آن
یکی از موارد مهم تأثیر گذار بر پایداری صندوقهای بازنشستگی سن بازنشستگی و فاصله آن با امید به زندگی است که مدت زمان بهرهمندی از مزایا و مستمری بازنشستگی را نشان میدهد با وجود افزایش پیوسته امید به زندگی در کشور طی چند دهه گذشته نه تنها سن بازنشستگی با امید به زندگی تعدیل نشده بلکه شکاف سن برقراری بازنشستگی و امید به زندگی به طور قابل توجه ای نیز افزایش یافته است و به همین خاطر دولت و مجلس شورای اسلامی در برنامه هفتم پیشرفت اقدام به افزایش سن و سابقه لازم جهت احراز شرایط بازنشستگی در صندوقهای بازنشستگی کردند.
با این حال بازنشستگیهای پیش از موعد را که به واسطه قوانین مختلف تکلیف شده اند هنوز میتوان یکی از اصلی ترین دلایل این شکاف محسوب کرد خروج زودهنگام در برخی رسته های بیمهای باعث میشود تا ضمن کاهش دوران بیمه پردازی سنوات دریافت مستمری نیز افزایش یابد که در نتیجه آن بار مالی قابل توجهی به صندوق های بازنشستگی تحمیل میشود.
افرادی که دوره تحصیلی آنان جزو سوابق خدمتشان محسوب میشوند بخش دیگری از گروههای باسن بازنشستگی پایین را تشکیل میدهند.
وضعیت نامناسب سرمایهگذاری منابع صندوقها
با رشد مصارف صندوقهای بیمهگر نسبت به منابع نقدی این صندوقها عملاً امکان سرمایهگذاری برای اغلب این صندوقها وجود ندارد. همچنین شرایط اقتصاد کلانی نامناسب از جمله تورمهای بالا و به تبع آن بازدهی حقیقی اندک داراییهای صندوقها عدم وصول به هنگام دولت به تعهدات خود در قبال سازمان تأمین اجتماعی، فقدان شفافیت کافی و نیز ضعف های مدیریتی و ساختاری در زمینه سرمایه گذاری در بسیاری از صندوقها وضعیت مطلوبی را ایجاد نکرده است.
تحمیل طرحها و قوانین مغایر با اصول بیمهای را می توان عامل دیگری برشمرد زیرا در طی چند دهه گذشته طرحها و قوانین متعددی در حوزه صندوقهای بازنشستگی و بیمههای اجتماعی وضع شده که برخی از آنها مغایر با اصول بیمهای بوده است.
تعدد و تنوع این قوانین باعث شده است تا این عامل نیز یکی از علل مهم وضعیت نامساعد پایداری مالی صندوقهای بازنشستگی شود زیرا این طرحها و قوانین متعدد افزایش تعهدات این صندوق ها از یک سو و از سوی دیگر کاهش منابع آنها را به دنبال داشتهاند. از طرف دیگر عمل نکردن صحیح دولت به تعهدات خود در قبال این قوانین و طرحهای عمدتاً با ماهیت حمایتی باعث شده تا صندوقها از اصول بیمهای از جمله حفظ ثبات و پایداری مالی دور شوند.
این خلط بین سیاستهای حمایتی با سیاستهای بیمه ای که منابع آن حاصل مشارکت افراد است نوعی بی عدالتی در حق مشارکت کنندگان را نیز به دنبال دارد در حالی که همان طور که از سیاستهای کلی تأمین اجتماعی نیز برداشت میشود، در یک نظام تأمین اجتماعی چندلایه طرح های حمایتی از طرح های بیمه ای مبتنی بر مشارکت از هم تفکیک میشوند. برخی از این قوانین و طرح ها که عمدتاً به دلیل عدم تأمین مالی مغایر با اصول بیمه ای بوده و با اهداف اجتماعی و گاهی سیاسی و اغلب با کارکردهای حمایتی پیاده سازی شده اند.
از جمله این طرحها میتوان به معافیت بیمهای برخی کارگاههای تا حداکثر ۵ نفر کارگر، طرح های متعدد بازنشستگی پیش از موعد نظیر بازنشستگی پیش از موعد ماده ۱۰ قانون نوسازی صنایع کشور، بازنشستگی های پیش از موعد کارکنان دولت، بازنشستگی های پیش از موعد مشاغل سخت و زیا نآور و متناسب سازی حقوق بازنشستگان بدون در نظر گرفتن تأمین مالی صحیح در برخی ادوار، بیمه های حمایتی برخی اقشار با اتکا به درآمدهای ناپایدار و....است.
از این رو کارشناسان معتقدند در یک شیوه مقید به اصول بیمهای، لازم است تا دولت بار مالی برآوردی هر کدام از طرح ها و بدهیهای ناشی از قوانین و مقررات حمایتی تحمیل شده به سازمان تأمین اجتماعی را به تفکیک به صورت شفاف برآورد و در لایحه بودجه منظورکند تا هزینه سیاستهای حمایتی از منابع حاصل از مشارکت سازمان بیمه گر تأمین نشود.
منبع: ایرنا